سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کار نیک را به جاى آرید و چیزى از آن را خرد مشمارید که خرد آن بزرگمقدار است و اندک آن بسیار ، و کسى از شما نگوید دیگرى در انجام کار نیک از من سزاوارتر است که به خدا سوگند ، بود که چنین شود ، چه نیک و بد را مردمانى است ، هر کدام را وانهادید اهل آن ، کار را به انجام خواهد رسانید . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 5  بازدید دیروز: 3   کل بازدیدها: 85976
 
شهادت راه انبیاء است
 
زندگینامه شهیدمحمّد قدردانی پاریزی
نویسنده: محمد نظام آبادی(یکشنبه 87/7/7 ساعت 11:37 صبح)

شهید محمّد قدردانی پاریزی

زندگینامه شهید

 

محمّد قدردانی پاریزی

 

تهیه و تنظیم مطالب: منصور قدردانی

 

 

در دوران جنگ تحمیلی و حماسه بزرگ هشت سال دفاع مقدس، انسانهای صدیق و ایثارگری  بودندکه با حضوردر صحنه های نبرد، رشادتها آفریدند.مثال مشخص آن وجود شهدای گرانقدری است که امروزه قامت معطرشان در گلزارهای شهداء آرمیده و زیارتگاه دوستداران حق و الهام بخش صاحبان بصیرت شده است. آنها رفتند تا ایمان بماند و بسیجی شهید محمد قدردانی پاریزی- از سلسله این صاف دلان حماسه ساز بود واز بسیجیان بی نام و نشان که بی تکلف در آسمان جنگ تابید و روشنائی دستهایش را هدیه آن سامان ستاره خیز کرد.

شهید قدردانی، در دی ماه سال 1339 در بخش پاریز(از توابع شهرستان سیرجان) دیده به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی را گذرانده و تحصیلات ابتدائی را در زادگاهش، پاریز آغاز کرد.بردباری و سخت کوشی عجیبی را در خود داشت. در عین حال بسیار سخت هوشیار می نمود. در دوران تحصیل خود، بر اثر هوش و استعداد زیادی که داشت همیشه جزء دانش آموزان ممتاز بود.همزمان با تحصیل در دبیرستان وبعد از آن اوقات فراغت خود را صرف کارهای هنری می نمود که در این مورد، آثار هنری و کارهای دستی جالب و هنرمندانه ای از خود به یادگار گذاشته است.تحصیلات خود را تا مرحله دیپلم در شهر سیرجان با موفقیت طی نمود.

در کنار تحصیل، به کار و فعالیت نیز مشغول می شد و هیچ گاه از کارکردن دوری نمی کرد. پس از اخذ دیپلم به خدمت مقدس نظام (در نیروی هوائی بوشهر) اعزام گردید واز همانجا برای اولین بار، داوطلبانه عازم جبهه های دفاع مقدس شد و به کمک دیگر رزمندگان، مسئولیت پدافند هوائی و سایت موشکی منطقه را برعهده گرفت و پس از اتمام سربازی نیز چندین مرحله، با لباس رزم بسیجی به جبهه اعزام شد.

تا آنجا که بخاطر داریم وی هیچ گاه، حتی لحظه ای از یاد خدا غافل نبود.کلیه فرائض دینی و مذهبی را در هر شرایط و موقعیتی که بود با خلوص نیت وتمام و کمال انجام می داد و از این بابت الگو بود.

اوقات زیادی را صرف خواندن قرآن می کرد. به گفته یکی از همرزمانش در جبهه نیز با قرآن مانوس بود و همیشه قرآن کوچکی را همراه داشت و از هر فرصتی برای قرائت قرآن استفاده می کرد. آری از حجاب خود گذشت تا به حقیقت، قرآن عزیز را دریافت و با عمل خود، فرامین نورانی این کتاب آسمانی را گردن نهاد. از آثار عشق به قرآن، حضور او در دلهاست. آنگاه که انسان با قرآن همنشین باشد، قرآن نیز او را به هدایت، رهنمون می شود.آنچنان با قرآن انس و الفت پیدا کرده بود که جان بر سر این محبت نهاد و عشق و ارادتش را به قرآن و اهل بیت(ع) به اثبات رساند.

پس از قرآن، همواره از رهنمود های کلام علی(ع) در نهج البلاغه، در طرز رفتار و کارهایش الهام می گرفت. اوقات زیادی را صرف مطالعه انواع کتب می کرد. ذوق و سلیقه سرشاری نیز در زمینه ادبی داشت و از طرفی شخصیت معنوی و روح خداجوئی او را در کلیه نوشته ها و یادداشتهایش بوضوح می توان دید.او جوانی محجوب، متین، صبور واز ادبی فوق العاده برخوردار بود و خضوع وفروتنی در رفتار و گفتارش در کمال مشاهده می شد. رفتار و کلامش به قدری اثر بخش و جاذبه دار بود که هر فردی را که با او برخورد داشت، مجذوب خود می ساخت. امکان نداشت با فردی صمیمانه برخورد کند و او را مجذوب خود نسازد،که انگار سالها با هم دوست و آشنا بوده اند. سکوت و آرامش روح از صفات ویژه اش بود. در امور زندگی جاری، تصمیماتی که می گرفت، بسیار آگاهانه بود. رفتارش نسبت به پدر و مادر بگونه ای بود که شاید بتوان گفت بی نظیر بود و سابقه نداشت که کوچکترین نا فرمانی از وی نسبت به پدر و مادر سر زده باشد و احساس به والدین در راس امورش قرار داشت و تمام تلاشش را برای جلب رضایت آنها به کار می گرفت. حتی زمانی که در مناطق جنگی بود، با ارسال نامه به برادرانش چنین توصیه می کند:« ...و شما برادرانم، وجودتان در خانه باید طوری باشدکه پدر و مادر هیچ احساس نکنند که یکی از افراد در جمع خانواده نبوده و از خانه دور است.رفتار و کردار شما باعث می شود که کمتر رنج داشته باشند.پس،از شما می خواهم که از خدا بخواهید افرادی باشید که هم برای اسلام و مسلمین و هم برای خانواده خود نمونه باشید و خدای نکرده کاری نکنید که پدر و مادر دلشان از شما بگیرد که انگار باعث نا فرمانی خدا شده اید.»

رفتارش نسبت به خواهر و برادران و کلیه اقوام به قدری انسانی و خوب بود که همه او را دوست می داشتند و از وی بعنوان چهره ای محبوب و مورد احترام یاد می کردند.فداکاری و ایثارش برای دیگران به حدّی بود که باعث شرمساری آنها می گردید هیچ گاه انجام کارهای مربوط به خود را در صورتی که از عهده خودش بر می آمد به سایر اعضای خانواده واگذار نمی کرد. در جلسات مذهبی اعم از دعای کمیل و و دعای توسل با شوق زیادی شرکت می جست و با خلوص نیت دعا می خواند و سایر اعضاء خانواده را به این گونه امور معنوی دعوت می کرد. به هنگام دعا، صفا و حالت روحانی خاصی داشت که برای نمونه دفتر مناجاتنامه ای از او به یادگار مانده که خلوص نیت و روح عارفانه اش در آن موج زده و نمایان است. بخصوص آن قسمت از مناجاتش که برای شهادت خود نوشته و عجیب آنکه درست مطابق همان دعایش، شهادت نصیبش شد و برایش پیش آمد. اگر در مجلسی، فردی شروع به غیبت و تهمت به دیگران می نمود، سعی می کرد با ملایمت او را از این کار باز دارد.هنگامی که به خدمت مقدس سربازی، در نیروی هوائی اعزام شده بود، داوطلبانه برای اولین بار به صحنه های دفاع مقدس اعزام گردید و همان برخورد اول او را چنان مجذوب ایثار،اخلاص و فداکاری رزمندگان اسلام کرده بود که دیگر سخت بود از لشکر اسلام جدا شود. در همین مرحله بود که به دوستانش گفته بود که خیلی از واقعیتها برایم آشکار شد و در اینجا بود که شایسته ترین درودهای خود را نثار سلحشوران اسلام کرد و قهرمانیهای آنان را بخاطر بوجود آوردن حماسه های بزرگشان ستود و به گفته همرزمانش هرگز بعد از آن بدون وضو قدم بر خاک آن مکان نمی گذاشت. چرا که اعتقاد داشت آن خاک به خون پاک شهیدی آغشته است.تا بدانجا که قطعه ای از گل وخاک آن زمین مطهر را بصورت مهر نماز در آورده و پیشانی عبودیت و اخلاص خود را بر آن گذاشته و نماز بر جای می آورد که هنوز هم این مهر نماز از او به یادگار مانده است.

در همان اعزام اول بود که با یاری همسنگرانش توانست در عملیات رمضان به کمک رزمندگان پدافند هوائی چندین فروند هواپیمای جنگی دشمن را سرنگون سازد. پس از اتمام خدمت سربازی، این بار با لباس مقدس بسیجی بصورت داوطلبانه عازم صحنه های نبرد لشکریان اسلام گردید. او با آنکه در جائی  استخدام شده بود، با این حال هیچ گاه از حضور داوطلبانه در جبهه غافل نماند و همواره در جبهه یا به فکر جبهه بود. در محیط کار علاوه بر کار خاص خود، مسئولیت سواد آموزی افراد بیسواد یا کم سواد را نیز بر عهده داشت و در این مورد توانست چندین نفر را آموزش داده و آنها را در برخورداری از نعمت خواندن و نوشتن یاری دهد. بطور کلی کمک به همنوعان را وظیفه انسانی خود می دانست. از دیگر خصوصیات شهید، علاقه ایشان به ورزش کوهنوردی و سیر و تفکر در طبیعت بود که معمولا در برنامه کوهنوردی دوستانش شرکت می کرد و به آرامش و نشاط روحی و روانی خاصی دست می یافت.

از حمله کینه توزانه دشمن به سرزمین اسلامی ایران و به خاک و خون کشیده شدن مردان، زنان، کودکان و انسانهای بی گناه و ... در شهرهای مرزی و سایر نقاط، روح لطیفش آزرده می گردد، نمی تواند تحمل کند. لذا ماندن را صلاح نمی داند و عشق به جهاد در راه خدا او را به وادی نبرد با دشمنان خدا و کشورش می کشاند و او چه خوب و  شرافتمندانه به این هدف بزرگ نائل می شود و از نزدیک ترین راه (شهادت)، به سوی معبودش می شتابد. این کار را چه مشتاقانه انجام داد و چه خوب به سعادت ابدی دست یافت و براستی که خداوند چه ماهرانه گلچین می کند و ما خاکیان را قابل چنین سرمایه هائی چون محمد و سایر شهداء نمی داند. سر انجام شهید محمد قدردانی پاریزی، پس از عمری نمونه زیستن، برای چندمین نوبت، همراه با سپاهیان یکصد هزار نفری محمد(ص)، در نهم آذرماه 1365، عازم میادین نبرد حق علیه باطل شد و سرانجام در عملیات غرور آفرین کربلای 5، در منطقه شلمچه و با یاد بانوی بزرگوار اسلام،با رمز یا زهرا(ع) و پس از جانفشانی ها و ایثارهای فراوان، آنگونه که از خدای خویش خواسته بود، به درجه رفیع شهادت نائل و به قول خودش از دانشگاه جبهه سربلند و سرافراز بیرون آمد. حماسه آفرینی او در زمان شهادتش، زبانزد همه کسانی است که در این نبرد پیروز، شاهد رزم آوری او بودند. او برای نوشیدن شهد شهادت و لقای پروردگار خود، پا به میدان جنگ گذاشته بود. در میان آتش و شلیک گلوله های توپ، تانک و خمپاره های دشمن، چنان حماسه عظیمی به جای گذاشت که تنها از پرورش یافتگان مکتب عاشورای امام حسین (ع) انتظار می رود. می بایست بماند تا او شهادت را انتخاب نموده و مرگش مانند زندگیش افتخار آفرین باشد و آنگونه به استقبال شهادت رفت و آن را انتخاب کرد که خود خواسته بود:

«دوست دارم در آخرین لحظات عمرم ندای الله اکبر بر زبانم باشد. دوست دارم که بدنم سوراخ سوراخ و قطعه قطعه شود و در آخرین لحظات زندگیم آنقدر درد بکشم، آنقدر خدایم را طلب کنم و آنقدرمهدی یا زهرا (ع) را صدا بزنم که خدای من،معبود من، آنکه جانم در دست قدرت لایزال اوست، ذره ای از گناهانم را بیامرزد،چون مجاهدانی که مال و جان و هستی خویش را در راه خدا ایثار می کنند. این از همه چیز گذشتن بخاطر خداست. مفهوم حقیقی ایثار...»

عاقبت خون پاک او امضاء وتایید همه گفته هایش بود،شهادت پایان زیبائی بود که از آغاز از خدایش طلب کرده بود و شهادت، پاداش سعادتمندانه ای برای آن زندگی فرشته گونه بود. او درس شهادت را از پیکر خونین آموزگار شهادت، سالار شهیدان کربلا، حضرت اباعبداالله (ع) آموخته بود. آری، حیاتی آن گونه پر بار و پر برکت، پاداشی این چنین زیبا وبیکران خواهد داشت و شهادتش همان شد که از خدا طلب کرده بود و در مساکن طیبه و جایگاه رفیع راضیه مرضیه مأوا گرفت و روز چهارم بهمن ماه سال 1365 را در اوج عملیات پیروزمند کربلای 5 (منطقه شلمچه) روز شهادت خود ثبت وبه شربت شهادت سیراب وبا پیکری سرخ از خون دل، به دیدار جانان شتافت تا درس عشق وفداکاری، جهاد و شهادت را به همه ما بیاموزد. شکوه مراسم تشییع پیکر پاک شهید فراموش نشدنی است. همه دوستان، یاران، همرزمان، همکاران وکلیه همشهریان برای وداع با او در مراسم تشییع گرد آمده بودند و عروج ملکوتی این شهید بزرگوار را عظمتی دو چندان بخشیدند. رمز حماسه شجاعت او اتصال به منبع لایزال کلام الهی، یعنی قرآن، و دوستی و مؤدت ائمه معصومین (ع) بود. او با ما و در میان ماست، چون صدای قرآن و مناجات عارفانه اش در گوش هاست. باشدتا با ادامه راهش، یادش را گرامی بداریم و آرمانهای بلندش را محقق سازیم.

 

روحش شاد، یادش جاودان و راهش پُر رهرو باد.



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
موسسه فرهنگی هویزه
کتابخانه هویزه
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده ||
زندگینامه شهید مرتضی آوینی از زبان خود
زندگینامه شهید مرتضی آوینی
زندگی نامه شهید چمران
زندگی نامه شهید مهدی فلاحت پور
زندگینامه شهیدمحمّد قدردانی پاریزی
زندگی نامه شهید سعید یزدان پرست
فرازی از زندگینامه شهید سید محمد حسین علم الهدی
خاطراتی از شهید کاوه
100خاطره از شهید چمران
خاطراتی از شهید باکری
خاطرات شهید آوینی
خاطرات شهید صیاد شیرازی
شهید خلبان احمد کشوری
گزیده ای از دفتر مناجات نامه شهید محمّد قدردانی پاریزی
وصیت نامه شهید چمران
وصیت نامه شهید ناصر کاظمی
وصیتنامه سردار شهیدمهدی باکری
وصیت نامه سردار شهید محمّد باقر مشهدی عبادی
فرازهایی از وصیت نامه شهید محمد ناصر اشتری
وصیتنامه سردار رشید اسلام شهید علی اکبر رهبری
وصیت نامه شهید محمود دولتی
وصیت نامه شهید محمّدرضا مهر پاک
وصیت نامه سردار شهید حمید باکری
وصیت نامه شهیدمحمّد قدردانی پاریزی
وصیت نامه شهید رضا کچوئی
فرازهایی از 14 وصیت نامه شهید(1)
فرازهایی از 14 وصیت نامه شهید(2)
فرازهایی از 14 وصیت نامه شهید(3)
فرازهایی از 14 وصیت نامه شهید(4)
فرازهایی از 14 وصیت نامه شهید(5)
فرازهایی از 14 وصیت نامه شهید(6)
فرازهایی از 14 وصیت نامه شهید(7)

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
شهادت راه انبیاء است
محمد نظام آبادی

|| لوگوی وبلاگ من ||
شهادت راه انبیاء است

|| اوقات شرعی ||